غذاهای هوسانه و سبک هزارگی هفت دهه قبل
پروفسور شاه علی اکبر شهرستانی  2020-04-04
به علاوه غذاهای معمول، هزارها از غذاهای سبک و هوسانه استفاده میکردند که تنوع غذایی فامیل را به صورت قابل ملاحظه بالا برده و تغذیه شان را بهبود می بخشد. بریو/ بریان گندم جو و جواری و حبوبات، خوردن ساقه یا بیخ رستنی های چون لوگور، تترنگ، اوشی، تُسله، چوکری، کادو، شلغم و زردک از جمله غذاهای سبک این مردم در فصول مختلف بوده.
1. بریو:
گندم، جو، جواری و غیره حبوبات را در دیگ چودنی انداخته حرارت میدهند که پخته شود بعضاً گندم یا نخود را در آب جوشانده در آن نمک هم میاندازند میگذارند که در اثر حرارت آبش خشک شود و آن را تر بریو میگویند. بریو در سفرها، شب نیشنیها، شکارها و غیره به کار میروند بعضاً با بریو توت، کشته یا کنجید را آمیخته میخورد. هرگاه کسی برای دیدار اقارب خود در جای دور میرود برایش بریو سوغات میبرد. علاوه بر آن اغذیه را که نام بردیم در آوان گرسنگی خصوصاً ماهای بهار و اوقاتی که غله روبه کمی میگذارد از یک عده نباتات هم به اشکال مختلف غذا استفاده مینمایند. بعضاً به حیث هوسانه هم خورده میشود.
2. لوگور:
این نبات از نوع زنبق های کوهی است پیاز (بیخ) آن خیلی بزرگ میشود و پیازش را برآورده پوستکرده بعد بروی سنگ درشت سوهان نما میان کاسه آب میساید تا همه در آن فروریزد و یا شب میان آب میگذارند که شیرین شود و بعدازآن اندک آرد به روی آن ریخته به شکل لیتی هزارگی درآورده بروی اجاق میگذارند و حرارت میدهند تا خوب پخته شود و آنگاه اندک روغن یا دوغ را افزوده و صرف مینمایند.
3. تترنگ:
ساقه و برگ این نبات به شکل خیری- خطمی- است ریشه آن ضخم و عمیق است. ریشه آن را از زمین برآورده بروی آتش میگذارند پخته و کباب شود و بعد پوستش را برآورده مغزش را میخورند.
3. اوشی:
نبات است کوهی دارای برگهای پهن و دراز به شکلی گوش خر و رنگ آن خاکستری است و نر آن ضخم و دراز میشود دوگلش زرد و گوشوارهای است. از نگاه شکلی ظاهری با نبات دیگر که در عین خاندان داخلاند مشابهت دارد مگر نه ازلحاظ رنگ همچون لپند – رای- خواله و بلدرغو. نره اوشی را در آتش کباب بعد پست نموده میخورند شیره زیاد دارد.
4. چوکری:
این نبات از خاندان رباش است برگهای پهن و بزرگ دارد. مردمان مستمند در ایام بهار تنورهای بزرگ سنگی را خوب داغ میکند و آنگاه تمام آتش را بیرون کشیده و روی تنور را از خاکستر و گرد پاک مینمایند و چکری را به مقدار زیاد در تنور میاندازند و مملو میسازد. سپس سر تنور را محکم کرده مدت یک هفته میگذارند تا همه چکری در تنور حل گردد یک هفته بعد سر تنور را گشوده چکری حلشده را برآورده آرد کرده و بعضاً با اندک آرد غله باب آمیخته اندکاندک به شکل قرضهای نان ساخته با دوغ صرف مینمایند. چون برگ چکری بسیار قاب زا است خیلی تکلیف آور است.
5. تُسله
برگهای این نبات به شکل برکهای زنبق است آن را جوشانده با روغن یا بدون روغن همچو سبزی صرف میکنند.
علاوهتاً بوجمندک، ارغوزک، شورکی را نیز در آب جوشانده بعد از پخته شدن از آب برآورده، آن را میفشارند تا آبش باقی نمانند. سپس سبزی را با چمچه و یا وسیله دیگر کوبیده نرم مینمایند آنگاه دوباره بر آتش گذاشته در آن روغن میاندازند و بهاصطلاح تفتی میکند سپس صرف مینمایند.
6. گوشبره:
: سمارق سفید در زبان هزارگی گوشبره میگویند. گوش بره را هم خام و هم پخته میخورند.
7. کاډو:
کدو را در هزارگی کاډو میگویند. کادو را پوستکرده با شیر یا آب میجوشانند و سپس میان آن را در کاسه چقر کرده روغن ذوبشده را انداخته و هر لقمه را در روغن غوطه داده صرف میکند.
8. لوله کوچه:
: خوشههای جواری، شیره نیم خام را که دانهاش پخته نشده و حین درو کردن خام مانده باشد در دیگچههای گلین انداخته جوش داده و پخته کرده میخورد و آن را لوله کوچه میگویند
9. شلغم:
شلغم را شلغم میگویند. در هزارهجات شلغم میخک مخروطی هست و خیلی زیاد زرع میگردد. یکی از غذاهای قتیغ را در زمستان تشکل میدهند. در اواخر ماهای تیرما که برف باری نزدیک شد همه را کنده در زمین دفن کرده و در زمستان کم کم برآورده میخورند. شلغم را در آب میجوشاند وقتی پخته شد عیناً مثل کچالو آردگین میشود و آب جذب میکند، خیلی لذیذ است.
10. زردک:
زردک که بسیار بزرگ نميشود مگر خیلی شیرین است در آب جوشانده هم پخته و هم خام میخورند.
11. دیگر رستنیها:
از رستنیهای دیگر بیخ للک، لاله کوهی که خیلی شیرین است، بیخ مرغمبی، قبترغی همرای برگ و ساقه شان، سمنډو، نره پالی که خیلی لذیذ است، نره خار، شتر خار، برگ قووغ، نره راف و بلدرغو نیز خورده میشود که در صفحات بعد اندکی آن را معرفی مینمایم.
Comments