Hazara Culture

Hazara Culture

بولو، پیاز کوهی و کومرو بخاطر طعم شان که شیبه پیاز است در غذا اهمیت داشته. نوع دیگر گیاهان وحشی شامل لَلک یا لاله کوهی، مورغمبی، قپتورغی که شبیه مورغمبی است اما برگ پهن تر دارد، هرسه این نباتات بیخ شیرین و خوش طعم دارد که خورده می شده. ساقه سمندو، چوکری و قووغ را نیز میخورند که در تنوع غذایی اهمت خاص دارد.

آهنگ های هزارگی با آلات دنبوره، دوتار، غیچک، چَنگ و غیره خوانده می‌شوند سبک یا رفتهای متنوع دارند. رفت های مشهور عبارت از: نخره، الله یاری، بی بی کو، پناهی، کته سنگی، دشت نیلچی، تمزونی، سوزالی، چهارصد خانه یی، شیرونی، شیخعلی، قلع غندکی، کهمروی، سیاه موی ایماقی، حسن بیگ، غوله شی، اخ الوی، دویی گک، بولبی کدو، تگوغاری و غیره

اکثر زیورآلات کهن زنان هزاره بدست فراموشی سپرده شده اند. در گذشته، هرقدر که زیورهای یک زن یا دختر بیشتر بوده به همان پیمانه مایه افتخار و مباهات او پنداشته می شده و دلالت به ثروت و دارای او می کرده. زیورآلات کهن هزاره عبارتند از: روپیه بندک غجری یا سکه های قدیمی، چمکنی، چوری نقره، انگشتری، بازوبند، چَرگل، قوتاس، تَاییزک، گوشواره، بالی، گردَ بند، پولی، مهره و بلگک.

در پوشیدن لباس تغییران قابل ملاحظه بوجود آمده است. تکنالوژی معاصر نساجی و تکه های مرغوبی که وارد هزارجات گردید، توانست به سادگی لباسهای محلی را منزی نمایند. با انزوای البسه قدیمی فیش کهن هزارگی نیز نابود گردید. لباسهای کهن هزارگی شامل کُله پوست، کُله پلته ای یا تُلغه گرد، بالاپوش چهار چک یا ماشو چارچک، ایلان/ چکمه، وردمه، مُکه، پی پیج، کاپی، چاروغ، موشک، چوغال، کوش، ربل، واسکت/ وسکت، پیش پوتو/پوشپوتِو و لنگوته/ مندیل بوده اند.

لباسهای کهن زنان هزاره شامل لُنگی، پیرو، پای پوش/ پیزار (کاپی، غُلبَله)، روی سری، سرغوچ/ سرغود، پیرهن تریز چک، پای جامه، گیبی، الخلیغ/ الخالیق، چاپو، پیراهن کمرچین، پتی، عرقچین/ ارخچی، کله پلته ای و می بند اند. این لباسها اکثرا متروک گردیده اند.

داد و ستدها در هزارجات هفت دهه قبل بسیار ابتدایی بوده و به اساس نیازهای اولیه آن وقت صورت میگرفته. سالی، چپوشی، میده کدو/ پیچی کدو از جمله عناوین معاملات متداول آن زمان هزار ها است ثبت گردیده است.

مالداری دومین منبع درآمد ساکنین هزارجات اند و این پیشه اصطلاحات ویژه خود را دارد که شامل مال گاو سامو کدو، شیر دوشی، شیر خرید میگردد.

با وجودیکه زراعت درآمد اساسی مردم هزارجات را تشکیل میدهد، این شغل همچنان ابتدایی است و تکنالوجی زراعتی در سنت زراعت آن مرز و بوم رخنه نکرده است. اصطلاحات اساسی زراعتی شامل قلبه، اشار، سوزکه، نیمه ای و بوگری یا بوکریک میگردد.

مالیات یا چیغات به هزارگی به حکومت و خان/ارباب توسط مردم تادیه میگردید. روغن سرچربی بی بی، شاخ شماری، چولاپولی، گدام، مالیه آسیاب، خانه دود، بای باچه، موسلانه شامل مالیات دولتی بود. اما مردم عادی مالیات نذر، دختر، عید، دَه یک و اشار را به اشکال مختلف به داروغه، اوقی، ارباب و یا خان نیز میدادند.

همانطورکه ثابت گردیده هزارجات هیچ و قت تهدیدی برای مهمان نبوده، مردم هزاره برای مهمان پذیرایی خاص دارند. با ورود به خانه برای مهمان تی په یی متفاوت از نمد، پلاس و توشک میکنند؛ اوماج گرم برای نوشیدن اش تهیه میکنند. غذای مهمان قتیغ است، میتواند از قتیغ ساده تا نذر کردن مرغ، بره، بزغاله، گوسفند یا بز باشد و نذر با ارزش را به مهمان می آورد که دِست بکشد. جای خواب مهمان روی منجک است. پذیرش مهمان خاص با گوسله چپچی صورت میگیرد. مهمان توسط صاحب خانه با گرمی و اصطلاحات خاص استقبال و بدرقه میگردد و حتا برای مهمان غذای خرچ راه نیز میدهد.

مردم هزاره از گاه پیشین به تربیه و نگهداشت مواشی مبادرت ورزند اند تا کنون به پیمانه گذشته حیوانات زیاد از قبیل اسب، الاغ، گاو، گوسفند، بز، قاطر و مرغ خانگی را تربیه می‌نمایند. لغات این بخش شامل قوتو، آغیل، اِرگنه، کته پای و ریزه پای، گاش، کُکنه، گاوخنه و تبیله میگردد.

در این بخش جناب شاه علی اکبر شاه شهرستانی کوشیده بصورت بسیار ساده و جامع شیوه جمع آوری فلکور را تشریح نماید تا کسانیکه علاقه به گردآوری فلکلور داشته باشد بتواند به سادگی از آن استفاده نماید. برای کسانیکه بخواهد در این زمینه کار نماید یک رهنمود مختصر و کارا است.

هنرهای نجاری، آهنگری، زرگری، چرمگری، سنگتراشی و ارمنی سازی جز از حرفه اوستاها است. هریک از حرفه های اوستایو افزار خود را دارد. سنگتراشها در ساخت آسیاب/ اسیه آبی و گِینی مهارت دارند و نجارها نیز در ساختن خانه و ابزار چوبی غذا خوری تمرکز میکنند. چرمگری هم حرفه دیگر این مردم است. ساختن دارو/ باروت و مرمی از سرب نیز حرفه بعض از افراد دیگر میباشد.

با نگهداری مواشی در هزارجات، تولید پشم که جز از پیشه مالداری است، بخش مهم فعالیت زنان را در برمیگیرد. سنگ ریشی، تانیسته یشتو و نمادمالی جز کار زنان بوده و ماشِومالی، تانیسته پنبه ای که کرباس و دیگر تکه ها را از آن میساختند کار مردان بوده.

مالداری بعد از زراعت مهم ترین عاید سالانه مردم هزاره در هزارجات بوده و جمع آوری علوفه حیوانات اهلی یکی از اساسی ترین فعالیت و کار خانواده ها را تشکیل میدهد. آذوقه زمستان حیوانات از منابع وحشی شامل کمی، خوله، غیغو، بوترنغو، بدره بوده و علوفه که کاشته میشوند رشقه، شپتل/ شفدر، و همچنان علفهای که در کنار کشتزار میرویند شامل قوچنقی، پیچک، قاف، اوجر/ الَنگ و غیره میباشند که در جای انباشته روی آنرا به ضخامت نیم میتر گِل میکند تا در فصل سرما بخورد حیوانات بدهند.

شکار در هزارجات هفت دهه قبل شامل شکار کوک، روبا، خفک، قالو، گرگ، جریه، آوو، ماهی، چیمچیگی و قنجری میگردد که با دام، تله، تازی، غور و تفنگ صورت میگرفت.

محلات و منازل مسکونی برای انسانها و خانه های حیوانات در هزارجات بصورت ساده بوده که محلات مسکونی را آغیل، دیار، قول، قشلاق، ده و تگِو و محلات موقتی را اورکه، ایلاق، سارا (صحرا) و سراچر میگویند. منازل مسکونی بصورت موقتی دایمی وجود دارند. خانه های دایمی کوچک اند که دروازهای شان از شاخه های نازک درخت روی یک چارچوب بافته شده و روی آن کاگِل میشود. انسانها با حیوانات ریزه پای در زیر یک سقف در فصل سرما زندگی میکنند. اما در موسم گرما به اورکه/ایلاق می روند.

به علاوه غذاهای معمول، هزارها از غذاهای سبک و هوسانه استفاده میکردند که تنوع غذایی فامیل را به صورت قابل ملاحظه بالا برده و تغذیه شان را بهبود می بخشد. بریو/ بریان گندم جو و جواری و حبوبات، خوردن ساقه یا بیخ رستنی های چون لوگور، تترنگ، اوشی، تُسله، چوکری، کرم، کادو، شلغم و زردک از جمله غذاهای سبک این مردم در فصول مختلف بوده.

غذاهای معمول مردم هزاره، در هزارجات هفت دهه قبل در این جا تشریح گردیده اند کا شامل، آش، اوماج، بلگِو، ارِو/ اگره، اوشرک، شیرماس، نان بته، ننتر، کُچه، اورگوماج، آسیب، قبورداغ، قدید، حلیم، حلوا، چبجوش، بوسراق، نان ملیده، لِتی، پیرکی، بلگک، شیربرنج، تلخو، دلده، آتله و خام پُرته میگردد.

ستارشناسی هزارگی شامل دو اصطلاح کلیدی میچید و تُغل است که تُغل خود شامل تُغل، بغل، اره له، موروله، برغوله و دُم تُغل میگردد. پس کِپه، پس قره جی و قروُول نیز اصطلاحات خاص محاسبه توغل ویا همان تقرب میچید و تغل می باشد. جیل نیز برای هزاره ها از نگاه جوی و هم از نگاه طالع بینی اهمیت خاص دارد.