لباسهای کهن مردان هزاره
پروفسور شاه علی اکبر شهرستانی  2020-04-21
در پوشیدن لباس تغییران قابل ملاحظه بوجود آمده است. تکنالوژی معاصر نساجی و تکه های مرغوبی که وارد هزارجات گردید، توانست به سادگی لباسهای ساخته شده از پشم و پنبه تولید محل را منزی نمایند. با انزوای البسه که مواد بافندگی آن توسط خود مردم تولید میگردید، آن فیش کهن هزارگی نیز از بین مردم رخت بربسته است. لباسهای کهن هزارگی شامل کُله پوست، کُله پلته ای یا تُلغه گرد، بالاپوش چهار چک یا ماشو چارچک، ایلان/ چکمه، وردمه، مُکه، پی پیج، کاپی، چاروغ، موشک، چوغال، کوش، ربل، واسکت/ وسکت، پیش پوتو/پوشپوتِو و لنگوته/ مندیل بوده اند.
1 – کوله پوست/ کله پوست:
کلاهپوست که از پوست بره و رویه آن از قناویز، بنفشه، جوش یا نسج گرانبها دیگر ساخته میشود ازجمله کلاههای عنعنوی در هزارهجات است. طوری مخروطی ساخته میشود که دور دهن کلاه را پوست آش داده بره از رنگ سیاه میگیرند. گویا یک حاشیه مقبول را به عرض چند سانتیمتر در دور دهن کلاه میسازند. و اصل کلاه از پوست بره و دارای استر و سطح خارجی آنیک نسج مُخلت (بادوام) بر سبک ترکمنیها به رنگ سیاه یا لاجوردین یا الهچهای میسازند از قبیل بنفشه، قناویز و امثال اینها در نوک (رأس) مخروط آنیک تار تابداده را به طول چند سانتیمتر نصب مینمایند که بهآسانی بر سر گذاشته و از سر گرفته شود. مردان سالمند و سنگین همیشه از همین نوع کلاه بر سر میگذارند.
۲ – کوله پلتهاي/ کله پلته ای:
این کلاه از همان کلاهی است که در بدخشان هم رایج است. این نوع کلاه از دو قسمت مرکب است، تولغه و گرد که هر دو قسمت را جدا گونه میدوزند و با پلته کش که پنبه را در آن پیچیده خوب با بلو سنگ تابیده بر روی آن تثبیت میکنند. بعد فلیته را در داخل خطوط دوختهشده در می آرند با یکدست بر روی آن قایم گرفته و پلته کش را آهسته بیرون میکشند. تولغه چهار ترک دارد و تولغه گرد، که هر دو پلتهای میباشد.
قبل از پلته کردن تولغه بعضاً گرد را با ابریشم، زرتار نقش و گل میزنند و بهاصطلاح پُر میکنند. این نوع کلاه هم با دستار و هم بدون لنگوته پوشیده میشود این کلاه را زنان میدوزند. در طرز ساختمان و سبک نقش و نگار کلاه جاغوری، دایزنگی و شهرستان فرق زیاد هست. در جاغوری عموماً کلاه سفید با فلیته بسیار باریک میپوشند که فلیته آن را با سوزن چه (تیبنه کوچک) درست مینمایند مگر فلیته پلته کش خیلی ضخیم است.
پلتهکش سیخک دراز و باریک آهنین است به طول تخمین بیست الی بیست و پنج سانتیمتر به شکل دوک و دارای دسته چوبین یا تکه کهنه را به دور آن پیچانده با بلو سنگ تاب میدهند.
با فلیتهکش تولغه کلاه را بهصورت عمودی از محیط بر مرکز دایره متمرکز و گرد با بهصورت افقی و متوازن فلیته داخل میکنند. مگر کلاه جاغوری با تیبنه کوچک فلیتهکش میشود بهصورت خنجری دوزی و چهارخانه دوخته میشود.
۳ – بالاپوش چهار چک/ ماشو چارچک:
این نوع بالاپوش که آن را در اصطلاح هزارگی ماشِو چارک گویند. دراز، فراخ و به شکل بالاپوش قدیم عسکری و دارای دامن وسیع است. ازلحاظ اینکه هر دو کنار و عقب و پیش روی آن چاک دارد، بدان نام خواندهشده است. و آن را از یکتکه برک میساختند.
۴ – ایلان/ چکمه:
اینیک نوع چپن بدون آستین است که بر روی شانهها انداخته میشد. دامن گرد و یخنش به شکل بسته ساخته میشد که بیشتر از برک سیاه میساختند. آن را چکمه هم مینامند.
۵ – وردمه:
نواری است که از پشم با نقش و نگار میبافند. برای بستن اطفال در گهواره و غُوندک و دیگر موارد به کار آید و نو نفیس و قشنگ آن را در کمر میبندند.
۶ – موکه/ مُکه:
نوعی از جراب است که از برک میسازند. مگر خیلی فراخ و دهن کشاد و ساقش تانیمه ران میرسد. در زیر زانو بر روی آن رشمه یی را محکم می بندند تا از پایین افتادن نگاهش دارد. آن را دولاق هم می نامند. مخصوص مزدان است عنعنه پسندان آن را میپوشند.
۷- پی پیچ:
پای پیچ را از برک دراز و کمعرض میبافند و مخصوص برای پیچاندن در ساق پای است و آن را پیتوه هم گویند. عموماً از پشم سفید میبافند. در زمستان در ساق پای تاب میدهند تا پا از گزند برف و سرما مصون باشد گاهی از پشم شیرغه هم پای پیچ میسازند.
۸ – کاپی:
مردان نیز کاپی میپوشند مگر شکل و ساختمان کاپی مردانه و زنانه فرق دارد. ساق کاپی تا بند پای میرسند. دور دهن کاپی را دندان دار و بعضاً لشم میسازند. نوکپنجه کاپی را کنج دار (زاویهدار) ساخته و قسمت برآمدگی (نوکتیز) تل کاپی برگشته رو به بالا است. حصه کمر کف پای مقعر است. گاهی در کف آن میخ هم میکوبند تا چرم کف آن زود فرسوده و متلاشی نه گردد. کاپی را از چرمهای ساخت وطن ساخته میشود.
۹ – چاروغ:
این نوع پاپوش هم از چرم پخته (قاف) و هم از پوست خام ساخته میشود. چاروغی را که از چرم میسازند د عقب خو دارای دنبک است، پوست و رویهاش با کف به شکل چینخورده وصل میگردد. و بدون ساق میباشد. در دورادور خود بند دارد که دربند پای میبندد تا درراه رفتن اذیت نکنند. در میان آن پارچههای نمد را میگذارند.
۱۰ – موشک:
این نوع از پاپوشهای زمستان و مخصوص برای برف است. آن را از پوست خام گاو میسازند و غیر از حدقههای تسمهای و بند در دهن خود دیگر کدام ساختمان خاص ندارد. در زیر پا در میان موشک نمک میگذارند. و نمد دیگر را در پشت پا با بند موشک محکم میسازند تا از پای نیفتد. آن را چاروغ خام هم میگویند.
۱۱ – چوغال:
وسیله است که از خیمجههای بید بافته و به شکل بیضوی بهاندازه کف پای درآورده و با بند به بندپا محکم بسته میشود. این وسیله برای آن در پا محکم میشود که پاها میان برف فرونروند و مسافر بتواند که با آسانی میان برف سفر خود ادامه دهد. این وسیله در فرانسه هم معمول است.
۱۲ – کوش/ کوشره:
کوش (کفش) به دو نوع ساده و زری است که ساده آن به شکل کفشهای قندهاری و ملتانی در جاغوری ساخته میشود. مگر نوعی زری آن را به اشکال و ساختمانهای مختلف قندهاری کابل و ملتانی میآورند.
۱۳ – رَبل:
رابر را بهصورت چپلی، بوت و گالوش میپوشند و از پاپوشهای بسیار عام و مشهور است که در مراد خانی کابل ساخته و برای مردم هزار فروخته میشود.
چون در کوها و سنگها و آبها مقاومت زیاد دارد. همه مردم بیچاره به پوشیدن آن اقتصاداً متمایلاند از زمانی که رابر عمومیتیافته صنعت چرم گری رو به انقراض است.
۱۴ – واسکت/ وسکت:
واسکت را هم زن و هم مرد میپوشد. از برک به اشکال و انواع مختلف چپ یخن، یخن ساده لیس و چرمه دار و غیره میسازند. ناحیه پشت واسکت را با نقش و نگارهای عجیب میسازند. در هر دو طرف پیش روی جیبهای پکهدار ساخته میشود . زنان در ناحیه سیه در هر دو طرف بر واسکت قِران، قطاس، تُمار نقره و غیره میآویزند.
۱۵ – پیشپوتیو/ پوشپوتِو:
نوعی از پتلون است و گاه پیراهن و پتلون گاه پیراهن دراز میباشد که از برک و شلته بسیار عادی میبافند. آن را در ایام سرما و گرما میپوشند.
۱۶ – لنگوته/ مندیل/ سله:
لنگوته را مندیل هم میگویند. از عرصه هشتاد سال بستن دستار و سله برای مزدان در هزارهجات رایج گردیده و اندک رو به ازدیاد رفته است. درگذشته در سفرها و اعیاد و مجالس آن را بر سر مگذاشتند مگر امروز بسیاری از مردم بدان عادت کردهاند.
گویند در سابق چون عام نبود فقط یک آخند سله سفید بر سر میبست و از سفیدی سلهاش مردم او را آخند مسکه سر میگفتند. سادات عموماً سله سیاه با نیلی بر سر میکنند و آخندان سله سفید ململ و داکه و ثروتمندان سله لُنگی پیشوری و مشهدی بر سر میگذاشتند. طرز گذاشتن فشن دستار همنظر به سن و سال فرق دارد. و حتی شکل ظاهری بستن آنهم نزد اصناف مختلف فرق زیاد دارد.
Comments