Hazara Culture

پیش گفتار

محمد اکبر شهرستانی
  2020-05-16


پیشگفتار

هزارگی هویت واقعی مردم هزاره بوده و با ارزشترین گنجی است که ملت هزاره آنرا با خون، رنج و جان فشانی شان حفظ نموده و طی قرنها از نسل به نسل تا هنوز زنده نگهداشته است. ملتی که بعد ازپشت سر گذراندن کشتارهای بیرحمانه، تحقیر و محرومیت از کوچکترین حقوق بشری با انزوا در دوردست ترین مناطق افغانستان و مهاجرت از زیر ستم مستبدان چون عبدالرحمان به کشورهای همسایه ایران و پاکستان توانست هزارگی را حفظ نماید، زبان و فرهنگ هزارگی را به نسلهای بعد خویش به میراث گذاشته است.

حفظ هزارگی نه تنها با خون هزاره بلکه به بهای هزاران تحقیر در قیافه، زبان و شیوه زنده گی شان صورت گرفته است. نسلهای بعد از قتل عام عبدالرحمان نه تنها کوچک ترین حق مشارکت در امور سیاسی را نداشتند؛ بلکه در شهرها بسختی، در پایین ترین پیشه های شاقه و تحقیرآمیز چون جوالیگری، موچی گری و کلفتی امرار معیشت کردند تا بقای شان حفظ گردد. با وجودی که هزارگی یک نشانه فرهنگ محروم و منزوی بود و هزارگی گفتن ننگ بود، مردم هزاره از این میراث بزرگ تا نسل حاضر پاسداری نموده است. حالا مسولیت نسل حاضر هزاره در اطراف و اکناف جهان صیانت از هزارگی است. هزاره بدون هزارگی یک مردم خواهد بود که هویت فرهنگی خود را از دست داده و نسلهای بعدی آنها هزاره و هزارگی را به دست فراموشی خواهند سپرد.

بخاطرعلاقه و اشتیاق زیاد به فرهنگ هزارگی  و زبان مادری، در آوان نوجوانی ام در سال 1993 میلادی آغاز به گرد آوری داستانهای هزارگی نمودم. با جمع آوری داستانها متوجه شدم که کار درست تر برای هزارگی گردآوری لغات ناب هزارگی است. در سال 1994 عملا به گردآوری لغات هزارگی در ایام فراغتم اهتمام ورزیدم. طی دو سال بیشتر از دو هزار واژه هزارگی را جمع نمودم. اشتیاق من در هزارگی افزایش می یافت و فرصتی پیش آمد که تحصیلات عالی خویش را در زبان شناسی تطبیقی فراگیرم. بعد از فراگیری زبانشناسی، بر علاوه کار روی لغتنامه هزارگی تحقیقات و مطالعاتم را روی آواشناسی هزارگی، زبانشناسی اجتماعی هزارگی شروع نمودم. کویته جای مناسبی برای این کاربود. چون مهاجرین از تمام هزارجات به کویته می آمدند و برای جمع آوری معلومات میتوانستم از هر منطقه هزارجات کسی را پیدا نمایم. اما بخاطر کمبود وقت و منابع، کار روی هزارگی به آنصورتیکه باید و شاید پیش میرفت، انجام نشد.

این قاموس و لغت نامه هزارگی که در این ویب سایت گذاشته شده است بشمول نتایج تحقیقات متذکره در هزارگی، نتیجه کار و تلاش من از سالهای 1994 میلادی مصادف 1373 هجر شمسی تا کنون میباشد. کار جمع آوری واژگان هزارگی در طی سالهای 1994 الی 2020 صورت گرفته است. متیقن هستم، این اقدامات در انکشاف هزارگی بسیار ابتدایی است.  ساختن  لغت نامه کامل هزارگی نیازمند کار جمعی بوده که تنها با کوشش پیگیر محققین هزاره امکان پذیر است. قبل از من کسانی بوده اند که روی هزارگی کار کرده اند. من از سه شخص ذیل که از پیشکسوتان فرهنگ هزارگی بودند و با اعتماد به نفسیکه داشته اند و بدون چشم داشت به پول و شهرت به گرد آوری و تحقیق روی لغات ناب هزارگی  کمر همت بستند، اظهار قدر دانی و امتنان میکنم. در طول فعالیتهای من روی هزارگی، فعالیت های این قهرمانان واقعی هزارگی شخصا برای من قوت  قلب بود و جرات میداد تا کار بیشتر در مورد هزارگی انجام دهم.

  1. پرفسر شاه علی اکبر شهرستانی قبل از سال 1357 هجری شمسی بیشتر از بیست سال عمر گران بهایش را در این راستا صرف نمود و در هرجا که از هزاره و هزاره گی خبری بود رفت تا معلومات با ارزشی را برای ما بجا بگذارد. آقای شهرستانی قاموس لهجه دری هزارگی را در سال 1362 از طریق انتشارات پوهنتون کابل به زیور طبع آراست.
  2. استاد طارق مالستانی سالهای عمرش را در راستای جمع آوری لغات هزارگی صرف نمود و فرهنگ ابتدایی ملی هزاره را در سال 1372 میلادی به دست نشر سپرد.
  3. جناب میرزا محمد عیسی ارزگانی بالا تر از ده سال وقت خویش را صرف گردآوری واژگان هزارگی کرد. وی لغتنامه زیر عنوان "اُگل" و کتاب دیگری از ضرب المثلهای هزار بنام "قیماق" نوشته است که تا هنوز نشر نشده اند.

در طی سال های که در شهر کویته مصروف کار روی هزارگی بودم فرصت یافتم تا استاد طارق مالستانی و جناب میرزا محمد عیسی ارزگانی را از نزدیک ببینم. اما متاسفانه هزگر فرصتی پیش نیامد که به خدمت پرفسر شاه علی اکبر شهرستانی نایل گردم.  در آن زمان توانستم "قاموس لهجه دری هزارگی" شاه علی اکبر شهرستانی و "فرهنگ ابتدایی ملی هزاره" استاد طارق مالستانی دست یابم اما متاسفانه نتوانستم به لغتنامه گردآوری شده توسط میرزا محمد عیسی ارزگانی دسترسی داشته باشم.  یاد همه شان گرامی و راه شان پر ره رو باد.

هزارگی به حیث هویت ملت هزاره در اطراف و اکناف جهان میباشد. گرفتن هویت یک قوم با فشار و جبر کار غیر ممکن است. همانطوریکه هزارها در طول تاریخ ثابت نموده اند در زیر فشان تن به ترک هویت شان نمیدهند. هزارگی را در دورترین کوه پایه های افغانستان  و در خفقان ترین محیط شهری و کشتار در کویته بلوچستان کسی نتوانست تضعیف کند. اما تجربه ثابت کرده است در جای که هزارها بیشتر احساس امنیت کنند به همان اندازه هزارگی بیشتر آسیب پذیر خواهد بود. ما شاهد هستیم که مشهد مقدس از قدیم الایام برای هزارهای اثناعشری جاذبه خاص داشته و به حیث مدینه فاضله شمرده شده است. اما، متاسفانه هزارگی در "مدینه فاضله" اش تن به مرگ خاموش داده است و در بین خاوری های ایران مرده است. دیگر هزاره و هزارگی برای آنها جزء از تاریخ شده و هزاره بودن جز شناخت خاوری های ایرانی نیست، آنها در ایران هویت خاوری دارند.

همانطورکه هزارگی در ایران مرده است، در افغانستان نیز با شدت نفوذ فارسی روی نسل جدید از طریق تحصیلات، رسانه‌ها و مسافرت به شهرها و کشور ایران و فراموش نمودن هزارگی و سپردن آن فقط به نسل قدیم که نزدیک به زوال می باشد. اگر برای حفظ فرهنگ و زبان هزارگی تلاش نشود، با رفتن افراد سالخورده هزاره، هزارگی در طی چند دهه دیگر در افغانستان می‌میرد. یعنی مرگ هزارگی در افغانستان عن‌قریب است. تا هنوز که هزارگی را داریم از عنایت  موجودیت افرادی سالخورده‌تری هزاره ‌اند. با رفتن آن‌ها از این جهان خاکی، هزارگی نیز خواهد رفت. اینکه مرگ هزارگی در افغانستان مساوی با مرگ هویت کدام گروهی‌اند، واضح است.

در پایان، می‌خواهم مشخص کنم که فعلا تغییر زبان در بین هزارهای افغانستان بحد رسیده که اکثریت مطلق نسل جدید هزاره به فارسی میگویند و می نویسند و هزارگی کاملا منزوی شده است. در افغانستان بحث زبان از آن مرز گذشته است که هزارگی در برابر فارسی گویش است یا زبان. چون هزارگی در فارسی هضم گردیده و رمقی ندارد که برای خود حد و مرز تعیین کند. هزارگی در افغانستان نیمه جان است و  بحث روی گویش، لهجه یا زبان بودن هزارگی درد هزارگی را دوا نمیکند. بلکه حرف درست این است که هزارگی به‌زودی می‌میرد و ما هویت و میراث بزرگ فرهنگی نیاکان خویش را در سر زمین که تولد شده است، از دست می‌دهیم. به نظر من اکنون فکر درست این است که نسل جوان هزاره  افغانستان چطور بتواند هزارگی را حفظ نموده از مرگ قطعی نجات دهد.

تلاش که در این صفحه انترنیتی صورت گرفته کاملا داو طلبانه است. من شخصا فقط به هزاره و هزارگی تعلق دارم و هیچ نهاد سیاسی و مذهبی مارا حمایت نمی کند. من از یکایک همکاران داوطلب که ماه ها وقت گرانبهای شان را صرف این کار هزارگی نموده اند نهایت قدردانی میکنم.

 محمد اکبر شهرستانی

ثور 1399 هجری شمسی، 2020 میلادی

 

 

Comments
        PoonePund
https://newfasttadalafil.com/ - Cialis Viagra Generico Bilbao Cialis Acquistare Kamagra Francia Krdnaf Where To Purchase Chat Lagyl https://newfasttadalafil.com/ - Cialis Nqqflv
        Glabouh
These studies support the therapeutic potential of using clinically available approaches to target IL 6 in patients with TSC and LAM alone or in combination with mTORC1 inhibition lasix price The retinal pigment epithelium RPE provides vital metabolic support for retinal photoreceptor cells and also is an important player in numerous retinal diseases
       

Leave a comment