آبست   /ɑbʌst/

  (آ-بَست)

  ا ,     n

  قوم، قریب، خویش (ماءخوذ از ’وابسته‘ دری که جمعش وابستگان است و معمولاً باکلمه دوست یکجا استعمال میگردد)۔

relative, kin folk

مترادف ها

قَوما

مثال

آر کَس از خُو دوست و آبَست دَره۔

Everybody has his own friends and relatives.

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!