استقال   /ʌstʌqɑl/

  ( اَس-تَ-قال)

  اپسقال؛ اسپقال

  ص، ا ,     adj, n

  ھشیار، دانا، فھمیده؛ صندید قریه، مرد باتجربه، سخن دان و بزرگسال که به حل و فصل منازعات مردم قریه مبادرت میورزد و از طریق دادن مشوره ھای مقتضی انھا را در امور مختلف رھنمایی میکند (شکل متحول ’آقسقال‘ ترکی یعنی ’ریش سفید‘)۔

white-bearded; elder of a village, headman of a hamlet who guides the residents by providing them with advice on various affairs

Source:

<T. aq saqal




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!