انگی   /ʌŋgi/

  (اَنگ-گی)

  ص ,     adj

  خر نھیق برکشنده، الاغ عرعرکننده۔

accustomed to braying frequently (of donkeys)

مثال

آدم نَنگی و خَرِ اَنگِی یک استه۔ (خجالت بیجا وبانگ بیجا)

A braying donkey and a selfish man are both the same. (Proverb meaning: haughtyness brings a loss.)

Source:

<M.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!