ایماغ   /ʌjmɑʁ/

  (اَی-ماغ)

  ا ,     n

  ایماق، نام چھار قبیلهء فارسی زبان که در بادغیس و غور سکونت دارند (ھزاره، تیمنی، جمشیدی و فیروزکوھی)؛ اجتماع خانواده ھای خویشاوند که به شعبات قبایل غیر ھمخون تعلق دارد۔ در مغولی قبیله یاطایفه یی را گویند که از طریق خویشاوندی باھم وابستگی دارند۔ این کلمه نقیض ”اُبوغ“ است که ایل خالص مغول معنی میدھد۔ ھمچنان ”ابوغ“ نام کتابی است بقلم داکترالیزابیت امیلاین بیکن (ھزاره شناس امریکایی) که بعنوان رساله دکتورای وی در رشته مردم شناسی به دانشگاه کالیفورنیا در سال 1951م تقدیم شده بود۔

Aimaq tribe or ethnic group, which is primarily situated in central-western Afghanistan, east of the Hazarajat. Formerly the Aimaq were made up of four tribes residing at Badghis and Ghor (Hazara, Taimani, Jamshidi and Feroz Kohi)

مثال

مُلکِ اَیماغ اُو طرفِ بَندر دَیکُنݚی استه۔

The Aimagh country is beyond the Bandar of Dai Kundi.

Source:

<M. aimagh.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!