بازوبند   /bɑzubʌnd/

  (با-زو-بَند)

  ا ,     n

  چند ریشته از مھره ھای رنگارنگ که زنان برای تزیین به بازوی خویش ببندند؛ قوطی کوچک فلِزی که در بین آن تعویذات جاگذاری شده و آنرا ببازو آویزان کنند، لوله نقره یی که در جوف آن تعویذ یا دعای نوشته شده را می گذارند۔

armlet, brassard, small metal cover in which an amulet is placed and hanged on the arm

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!