بدروی   /bʌdɾuj/

  (بَد-رُوی)

  ص ,     adj

  بیچاره، مظلوم، درمانده (برای اظھار تٲسف وھمدردی نسبت به کسی گویند)۔

wretched, poor, helpless (usu. said to a person for expressing one's sense of sympathy)

مثال

اُو بَدرُوی دَ کُجا بوره۔

Where should that wretched one go?

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!