برده؛ بِردک   /biɾdʌ; biɾdʌk/

  (بِر-دَه؛ بِر-دَک)

  ص ,     adj

  شیر فاسد شده۔

milk turned sour

مثال

ساف شی بِرده شده۔

The milk which she had collected turned sour.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!