برفک   /bʌɾfʌk/

  (بَر-فَک)

  ا ,     n

  بخار منجمد در سطح چیزی۔

frost (on windows)

مثال

درِیچِه از موره بَرفک گِرِفته۔

There is frost on the window of our home.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!