بلیو کدو   /bilew kʌdo/

  (بِ-لیو)

  ف۔م۔ ,     vt

  تیز کردن، بسنگ مالیدن چاقو و کارد بمنظور بران شدن آن۔

sharpen, hone

مثال

اُو که از کار مَنده شُد قادُر خُو ره بِلیو مُونه۔

When he gets tired of the work he sharpens his sickle.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!