تف   /tuf/

  (تُف)

  ا ,     n

  خدو، آب دھان، مایع مترشحه از غده ھای مخصوص زیر زبان۔

saliva, spittle

مثال

اگه بِلَند تُف کنِی دَ روی، تا تُف کُنِی دَ رِیش۔

If you spit up it will fall on face, if you spit down it will fall on beard. (Proverb meaning: To be between devil and deep sea).

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!