تیر   /tiɾ/

  (تِیر)

  ا ,     n

  خدنگ کمان؛ گلوله، مرمی تفنگ یا تفنگچه۔

arrow; bullet

مثال

زَخمِ تِیر جور شده، زِخمِ زِبو نه۔

The bullet wound has been cured, but not that of the tongue. (Proverb meaning: Words cut more than swords).

Source:

<P.

تیر   /tiɾ/

  (تِیر)

  ا ,     n

  چوب راست- دراز وستبرکه بیشتر از تنه چنار است و آن را در بالای شاه تیرھای کلفت تر بر روی سقف خانه می اندازند۔

joist, one of the parallel pieces of timber which supports the ceiling in conjunction with the main wooden beams

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!