جلف زدو   /ʤilf zʌdo/

  (جِلف)

  ف۔ل۔ ,     vi

  بھدف تیرزدن۔

shoot (right to the point or near it)

مثال

حسن جِلف تِیر مِیزنه۔

Hassan shoots close to the target.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!