جلقی ددو /ʤʌlqi dʌdo/

(جَل-قی)

ف۔م۔ , vt

بجنبش درآوردن، شورانیدن، تکان دادن (ظرف پرآب)۔

shake, stir (a full water-pot); spill

1 جامِ آو ره جَلقِی دَد۔ 2 بَچه جَگِ آو ره جَلقی دَده مُوبره۔

1. He stirred the goblet of drinking water (and spilled). 2. The boy is walking and spilling water from the jug.

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!