خاک زدو   /χɑk zʌdo/

  (خاک)

  ف۔م۔ ,     vt

  خاک افشاندن، پاشیدن گل خشک یا خاکستر (در اواخر برج حوت برروی برفی که در بالای زمین کاشت شده قرار دارد تا زودتر ذوب شود)۔

sprinkle dust, strew ash or dried soil (over the snow lying on a cultivated field at the end of winter help melt the snow more quickly)

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!