خکو   /χʌkew/

  (خَ-کِو)

  خکاو

  ا ,     n

  اولین آبیاری برای مزرعهء که بتازگی کشت شده باشد۔

first irrigation of a cultivated land

مثال

خداوندا سِه کار اَمد بَه یک بار خَکو کِشت، کَمَی کَندو، غَمِ یار۔

Poem: Oh Lord, three troubles come at once: watering of the field, collecting fodder, yearning for my darling.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!