دختر طلبستو   /duχtʌɾ tʌlbisto/

  (دُخ-تَر-طَل-بِس-تو)

  ف۔م۔ ,     vt

  دختر طلبیدن، خواستگاری کردن۔

ask for the hand of a daughter, propose marriage to s.o. (usually done by a young man's mother or parents)

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!