دلده   /dʌldʌ/

  (دَل-دَه)

  ا ,     n

  برغول، غذای متشکل از دانه ھای گندم نیمه کوبیده که زنان آن را بعنوان نذر در روز چھارشنبه سوری طبخ کنند؛ عمل زدن و کوبیدن (در مغولی)۔

grits made of wheat grain and boiled to a mush, served and eaten with molten butterfat poured on top

Source:

<M. deldel 'knocking, beating'




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!