دَ یخ نمیشته کدو   /dʌ jʌk nʌmiʃtʌ kʌdo/

  (دَ-یَخ-نَ-مِیش-تَه)

  ف۔ل۔ ,     vi

  کار بےفایده کردن، زحمت بیھوده کشیدن (چون چیزی که بر روی یک قطعه یخ نوشته شود بمحض قرار گرفتن در برابر تابش آفتاب بزودی محو و زدوده میگردد)۔

plough the sand, to do useless work (lit. to write on the ice)

مثال

دَ یخ نمِیشته کده دَ آفتاو ایشته!

He has written on the ice and placed it under the sun.

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!