راستکنی   /ɾɑstkʌni/

  (راست-کَ-نی)

  ق ,     adv

  براستی، حقیقتاً، واقعاً۔

really, actually (in a confirming sense)

مثال

ما خانِه تُو مایُم۔ راستکَنی مایی؟

I'm coming to your house. - Are you really coming to my house?




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!