زمّه   /zʌmmʌ/

  (زَم-مَه)

  ا ,     n

  وبال، بازتاب بد ظلم، انعکاس بی رحمی۔

consequence of an unjust deed, expectation of punishment as a result of a bad deed

مترادف ها

اوبال

مثال

قادِر کس ره آزار نَمِیدیه که زمِه شی میگره۔

Qadir doesn't bother anyone because of the bad consequence of it.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!