زنده   /zindʌ/

  (زِن-دَه)

  ص ,     adj

  حی، جاندار، آنکه حیات دارد۔

alive, living (human being and other creatures)

مثال

مُرده بَدنام و زنده نیک نام ره کَس نَدیده۔

No one has seen a dead man with a bad name, nor a live one with a good name. (Proverb meaing: One has only to die to be praised).

Source:

<Pah. zindak.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!