شیرین   /ʃiɾin; ʃiri/

  (شِی-رِین؛ شِی-رِی)

  شیری

  ص ,     adj

  ھر چیزی که طعم قند و شکردارد؛ ھمچنین ’شیرین‘ نام دختر ھزاره بود، ھمان قھرمانی که در وقت یلغار عبدالرحمن (حوالی 1892) خود را دلیرانه کشت، ولی تن به ننگ دشمن نداد۔

sweet, tasting like sugar or honey; name of a girl who killed herself during Abdur Rahman's aggression (c. 1892) upon Hazarajat and in recent years has been hailed as an inspiring heroine

مثال

از گفتونِ حَلوا شِیرِی نَموشه۔

Halwa (a dish) cannot be sweet by saying. (Proverb meaning: Good words do not fill a sack).

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!