علف   /ʌlʌf; ɑlɑf; ʌlɑf/

  (اَ-لَف؛ آ-لاف؛ اَ-لاف)

  الف، آلاف، الاف

  ا ,     n

  اعلاف، گیاه، ھرگونه رستنی خودرو؛ آذوقه و خوراک حیوانات (گیاه تر یا خشک)۔

fodder, forage, provender; grass, fresh green fodder for animal

مثال

اَلاف تا زانو، خوردون شی دَ اَندازه۔

Foder may be plentiful, but its use should be according to the need. (Proverb meaning: Spend and be free, but make no waste).

Source:

<Ar.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!