قبچی   /qʌbʧi/

  (قَب-چِی)

  ص ,     adj

  فشارداده شده، ضربت خورده، از شکل افتاده (مثل قوطی حلبی وغیره)۔

squeezed, pressed; battered, dented, beaten out of shaped (like a tin can, etc.)

Source:

<M. xabci

قبچی   /qobʧi/

  (قُب-چِی)

  ص ,     adj

  مسدود، بند، بسته (بطوریکه کدام منفذ نداشته باشد که ھوا مستقیماً از آن عبور کند)۔

closed (up), shut, obstructed, blocked

Source:

<M. xabsi




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!