مریض   /mʌɾiz/

  (مَ-رِیض)

  ص ,     adj

  بیمار، علیل، ناجور، رنجور۔

ill, sick

مترادف ها

ناجور

مثال

قَدرِ جانِ جوری ره مَرِیض مُوفامه۔

A sick person realizes the value of sound body. (Proverb meaning: A sick person knows the imporance of health).

Source:

<Ar.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!