موری   /moɾi/

  (مو-رِی)

  ا ,     n

  سوراخ مدور و سیاه رنگ در سقف خانه برای نفوذ ھوا و خارج گردیدن دود، سوراخی کوچک برای ادخال بوته بدرون تنورکه معمولاً در بین دھلیز (یعنی مطبخِ) خانه اطرافی ھزارگی قراردارد، و این واژه در شعر جامی نیز بکار رفته است: زنگیی روی چون در دوزخ بینیی ھمچو موری مطبخ۔

flue, air hole for fresh air or fuel (small bushes) to be shoved into the pit oven (bread oven)

مثال

خدا روزِی ره از مورِی شیوه نَمُونه۔

God won‘t pour our daily bread from the opening of the roof of one‘s home. (Proverb meaning: God reaches us good things by our own hands).

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!