موی   /muj/

  (مُوی)

  ا ,     n

  مو، اجسام باریک و طویلی که در روی پوست بدن میرویند۔

hair; bristle (on a brush)

مثال

از خِرس موی کَندو۔

To get a hair from a bear. (Proverb meaning: Something is better than nothing).

Source:

<Pah. moo




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!