پای چکچک   /pɑjʧʌkʧʌk/

  (پای-چَک-چَک)

  ص ,     adj

  دارای پاھای ترکیده و چاکچاک؛ کنایه از آدم تھی دست و فقیر۔

cracked (i.e. feet from dryness)

مثال

خدا، روز ندیده ره روز ندیه، پایچکچک ره موزه ندیه۔

God may not give (wealth) to the one who has not seen wealth , neither he may give boots to the one with cracked feet. (Proverb meaning: When a peasant gets rich, he knows neither relations nor friends).




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!