پرده   /pʌɾdʌ/

  (پَر-دَه)

  ص ,     adj

  مشکل گشا، رفع کننده مشکل، عامل حل مسئله۔

cause for solution of a problem, problem solver

پرده   /pʌɾdʌ/

  (پَر-دَه)

  ا ,     n

  پارچه یی که به در یا پنجره یی اطاق آویزان کنند؛ یکنوع بیماری چشم دید انسان کم می شود؛ حجاب، چادری که زن یا دختر جوانی برتن می کند تا رخسارش را از مردان نامحرم بِپوشاند۔

curtain; cataract, disease of the eye in which the lense slowly clouds over and obscures the eyesight; system of veiling women from unknown and unrelated men

مثال

اگه بُگِی پَرده پاره، اَگه نَگویِی گُرده پاره۔

If you disclose viel will be torn, if you hide the presure will effect your kidney. (Proverb meaning: To be between devil and deep sea).




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!