چیمک زدو   / ʧimʌk/

  ( چِی-مَک)

  چشمک زدو، چشمک کدو

  ف۔م۔ ,     vt

  چشمک کردن، دیدن و پلکھا را آھسته بھم زدن (برای دعوت به معاشقه)۔

wink, blink, make a sign with the eye (towards a lady to invite for love-making)

Source:

<P.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!