کاتب   /kɑtib/

  (کا-تِب)

  ا ,     n

  محرر، مامور خورد رتبه یی که دراداره دولتی کارکند؛ نویسنده، تخلص ملافیض محمد (مورخ شھیر ھزاره) که اثرقطورش سراج التواریخ است۔

secretary, scribe; clerk, a junior official who works in a govt department; surname the Hazara historian Mullah Faiz Mohammad Katib, (his monumental work is 'Serajut Tawarikh', or the 'Light of Histories' three volumes)

Source:

<Ar.




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!