کنݖیل   /kenʈil/

  (کِن-ݖِیل)

  ص ,     adj

  ناقص، ابتر، نامکمل، کمبود۔

curtailed, incomlete, short, insufficient

مثال

خِش خَرجِ طوی ره کِنݖِیل اَوُرده۔

The groom's father has brought an insufficient quantity of provisions for the wedding feast.

Source:

<?




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!