ݚل   /ɖʌl/

  (ݚَل)

  ا ,     n

  دسته، گروه (که برای نزاع داخلی پایه ریزی شده باشد)۔

group, party, faction (formed for internal contention)

Source:

<?

ݚل   /ɖol/

  (ݚُل)

  ا ,     n

  گودی کلان قیف مانند که در بالای سنگ آسیاب قرار دارد و از سوراخ زیرین آن دانه ھای غله انبار شده به تدریج به سوراخ وسط آسیاب فرو میافتد تا آرد شود۔

funnel shaped surface over feeder which feeds grain into the mill

مثال

بار ره بله ݚولِ اَسیه خالی کو۔

Empty the load on the funnel area.

Source:

<?

ݚل   /ɖol/

  (ݚُل)

  ا ,     n

  دھل، طبل، آلت ضربی موسیقی که میانش تھی است وبر ھردو طرف باز آن پوست نازک کشیده شده است۔

drum, a hollow percussion instrument with parchment stretched over the open sides

مثال

آوازِ ݚل از دُور خوشنُمایه۔

The sound of a drum is pleasant if heard from afar! (Proverb). The grass is always greener on the other side of the fence.

Source:

<Sk. dol




برای لیست لغات اینجا کلیک کنید

لغت مورد نظر تان را پیدا نتوانیستید ؟
میخواهید لغت جدید برای ما بفرستید ؟
پس اینجا کلیک کنید!